3شهریور93

دوستت دارم

به سلامتی افرادی که بلوک نمیکنن حداقل یه ذره دلا براشون مونده دمتون گرم

یکی هس پیدا شه بداد من برسه؟

یکی هست ولی الان دیگه نیست؟

راستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خنده چه شکلی بود

؟؟؟؟؟؟؟؟

اره واقعا خنده ممنوع شده برای من اگه بخندم میمیرم به گریه عادت کردم

مرگ ........مرگ......مرگ

زندگی برام عذابه

فقط محکومم به زندگی اره

این همراه اولم الکی گفتا؟هیچکس تنها نیست؟

پس من اینجا چیکار میکنم

اره واقعا من که ترکیدم بدنم دیگه جای خود زنی نداره

سلام عزیزان من برگشتم ولی خسته و تنها .......

میخوام ادامه بدم؟

البته میخواستم چند وقت پیش ادامه ندم؟

ولی میدم؟

چندتا از رفیقام رفتن از ایران ولی من بدون اینا میخونم...........

نيمه شب آواره و بي حس و حال

 در سرم سوداي جامي بي زوال

بوسه اي آغاز کرديم در خيال

 دل به ياد آورد ايام وصال

 از جدايي يک ماهی ميگذشت    

 يک دوماه از عمر رفت و برنگشت

 دل به ياد آورد اول بار را

 خاطرات اولين ديدار  را

 آن نظر بازي آن اسرار را

 آن دوچشم مست آهو وار را

 همچو رازي مبهم و سربسته بود

 چون من از تکرار   او هم خسته بود

 آمد هم آشيان شد با من او

 همنشين و همزبان شد با من او 

 ناتوان بود و توان شد با من او

 دامنش شد خوابگاه خستگي

 اين چنين آغاز شد دلبستگي

واي از شب زنده داري تا سحر

 واي از آن عمري که با او شد به سر

مست او بودم زدنيا بي خبر

دم به دم اين عشق ميشد بيشتر

 آمد و در خلوتم دمساز شد

گفتگو ها بين ما آغاز شد

 گفتمش  در عشق پابرجاست دل

 گر گشائي چشم دل زيباست دل

 دل ز عشق روي تو حيران شده

در پي عشق تو سرگردان شده

 گفت در عشقت وفادارم نگار

 من تو را بس دوست دارم بی شمار

 شوق وصلت را به سردارم نگار

 با تو شادي ميشود غمهاي من

 با تو زيبا میشود فرداي من

 گفتمش عشقت زدل افزون شده

 دل زجادوي  رخت بیرون شده

 جز تو هر يادي به دل مدفون شده

 عالم از زيبائي ات مجنون شده

بر لبم بگذاشت لب يعني خموش

 طعم بوسه از سرم برد عقل و هوش

 در سرم جز عشق او سودا نبود

 ديده جز بر روي او بينا نبود

 همچو عشق من هيچ گلی زيبا نبود

 خوبي اون شهره آفاق بود

 در نجابت در نکوهي طاق بود

 آه ........روزگار.....

 روزگار  اما وفا با ما نداشت

 طاقت خوشبختي ما را نداشت

 پيش پاي عشق ما سنگي گذاشت

 بي  گمان از مرگ ما پروا نداشت

 آخر اين قصه هجران بود و بس

 حسرت و رنج  فراوان بود و بس

 يار ما را از جدائي غم نبود

 در غمش مجنون و عاشق کم نبود

 بر سر پيمان خود محکم نبود

 سهم من از عشق جز ماتم نبود

 با من ديوانه پيمان ساده بست

 ساده هم آن عهد و پيمان شکست

 بي خبر پيمان ياري گسست

 اين خبر ناگاه پشتم را شکست

 آن کبوتر عاقبت از بند رست

 رفت با دلدار ديگر عهد بست

 بخت بد بين وصل او قسمت نشد

 اين گدا مشمول آن رحمت نشد

 آن طلا حاصل به اين قيمت نشد

 عاشقان خوش دلي تقدیر نيست

 با چنين تقدير بد تدبير نيست

 از غمش با دود و دم همدم شدم

 باده نوش غصه او من شدم

 مست و مخمور و خراب از غم شدم

 ذره ذره آب گشتم کم شدم

 آخرآتش زد دل ديوانه را

 سوخت بي پروا پر پروانه را

 عشق من از من گذشتي خوش گذر

 بعد از اين حتي تو اسمم را مبر

 خاطراتم رو تو بيرون کن ز سر

 ديشب از کف رفت فردا را نگر

 آخر اين يکبار از من بشنو پند

 بر منو بر روزگارم دل مبند

 عاشقي را دير فهميدي  !! چه سود ؟

عشق ديرين گسسته تار و پود

 گرچه آب رفته باز آيد به رود

  ماهي بيچاره اما مرده بود

 بعد از اين هم آشيانت هر کس است

باش با او

 ياد تو ما را بس است...

ما که رفتیم تو بمون باهرکی که دوسش داری 

اونیکه پنهونی سرروی شونش میذاری

ماکه رفتیم ولی این رسم وفاداری نبود...خداحافظ

بزنید بسلامتی عشقم 

که خودش میدونه چکار کرد

سلام خدمت شما دوستان.

میخواستم بگم من عقب نکشیدم من در حال بستن کار هستم.

همیشه به خودتون اعتقاد داشته باشین به خودتون شک نکنید.

معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست که تومقصری و

 حق با یکی دیگه س

معذرت خواهی یعنی:اون رابطه بیشتر ازغرورت برات ارزش داره

قدر لحظه هارابدان زمانی میرسد

که تودیگرقادر نیستی بگویی:

جبران میکنم

من ترانه میسرایم....

اینجا زمین است ....عصرآدم های بی احساس

خوب باشی بد تفسیرت میکنند....

حق انتخاب را خودشان خریده اند...

من مینویسم....

ازاحترامی که میزانش را مدل ماشینت تعیین میکند

وهیچکس بد تو را نمیگوید جز در پشت سرت

یادمان باشد همیشه

ذره ای حقیقت پشت ((فقط یک شوخی بود))

کمی کنجکاوی پشت ((همینجوری پرسیدم))

قدری احساسات پشت((به من چه اصلا))

واندکی دردپشت((اشکال نداره)) وجودادرد....

زندگی باورمیخواهد....آن هم ازجنس امید....

که اگر سختی راه به تو سیلی زد...

یک امید قلبی به تو میگوید:

خدا هست هنوز

خوب زندگی کن و به ضرب المثل ها هم اعتمادی نکن...

ماهی را هروقت از آب بگیری میمیرد

سه چیزهرگز برنمیگردند:زمان...کلام...موقعیت

سه چیزراهرگزنباید ازدست داد:آرامش...امید...صداقت

سه چیزقطعی نیستند:شانس...موفقیت...رویاهایمان

سه چیزارزشمندترین چیزهاست:عشق...اعتمادبه نفس...دوستان واقعی

فرصت باهم بودن را قدربدانیم...

پدر...مادر...خواهر...برادر...

بیاییدافسوس سازنباشیم...

بعدهاازدست کاشها کاری برنمی آید

روز پدر مبارک

مست شد... خواست ساغر شکند... عهد شکست ...

فرق پیمانه و پیمان ز کجا داند مست؟؟؟

سیاهی لبهایم ازسیگارنیست ...

سیاه پوش هزارحرف نگفته ام

از بخت بد خویش آیینه فروش شهرکوران شده ام

دانی که چرا رازنهان نگفته ام؟؟

طوطی صفتی طاقت اسرارنداری

برای آنانکه مفهومه پرواز رانمیفهمندهرچه بیشتراوج

بگیری کوچکترمیشوی... 

روز تولدت شدونیستم اماکنارتو

کاشکی میشدکه جونموهدیه بدم برای تو

درسته مانمیتونیم این روزو پیش هم باشیم

بیابهش تورویامون رنگ حقیقت بپاشیم

میخوام برات تورویاهام جشن تولد بگیرم

ازلحظه لحظه های جشن توخیالم عکس بگیرم

من باشمو تو باشیو فرشته های آسمون

چراغونی جشنمون...ستاره های کهکشون

به جای شمع میخوام برات غماتو آتیش بزنم

هرچی غمو غصه داری یه شبه آتیش بزنم

توغمهاتو فوت کنی و منم ستاره بیارم

اشک چشاتوپاک کنم نورستاره بکارم

کهکشونو ستاره هاش ...دریا و موجو ماهیاش

بیابونا و برکه هاش..بارونو قطره قطره هاش

باهفتا آسمون پراز گلای یاسو میخک

همه میخوان بگن بهت:تولدت مبارک

9اردیبهشت ...روز تولدت مبارک...نویسنده:بقول خودت :همون ناشناس

آماده باش به سوی دشت بی نهایته فلسفه

به سوی بی نهایت....

سلام....من درحال فعالیت هستم....کنارنکشیدم....

سلام به دوستای خوبم .چرا بعضی ها پول دارن اما استعداد ندارن ولی بعضی ها استعداد دارن پول ندارن.

این برای من خیلی سوال هست من که دارم میسوزم شما رو نمیدونم؟؟؟؟؟؟

مغزم قفل کرده را نمیده؟؟؟

سلام خدمت دوستان محترم کار بعدی به نام دردودل در حال امادگی میباشد متن این اهنگ در حال ویرایش میباشد

این اهنگ در سایته رپ صدا گذاشته میشود